امرو بیدار شدم دیدم این چیه
برف فیتله فیتله داشت می بارید
خلاصه رفتم
سایبون جلوی پله ، انبار ، لونه مرغا
همشونو برفشونو ریختم
بعدش رفتم خونه مادر بزرگم اونم
سایبون پله ، انبار ، لونه مرغا
برف همشونو ریختم
داغونو اومدم بالا دیدم 1 ساعت بعد برف بند اومد !
الانم صدای چیک چیک میاد داره آب میشه
چقدر برف بی جونو بی جنمی بود .