از خدا همیشه دوچی خواستم که داشته باشم
یکی برا اون دنیا
یکی هم برا این دنیا
برا اون دنیا اینکه
بهشتو مهشتو فلانو بیسار ولش
فقط جهنممون نکنه
ی کلبه هزاران هزار اون ورترِ بهشتو جهنم
ی کلبه روی ی چمنزار
کنار ی جنگل با هوای خُنگ
و برای این دنیا
معرفت ،
اینکه با معرفت باشم