همه داستای عاشقانه اکثرشون لوسو نونورن
لیلی مجنون . شیرینو فرهاد . فلانو بسار
مثلا همین لیلی مجنون
من به مجنون : برو بابا کوسخول چی شد آخرش محل سگ بهت نزاشت
حالا خوبه سر قیافه ایم نداشت
مجنون به من : نه تو نمی دانی در چشم من او چقدر زیباست
من به مجنون : باشه ... باشه ... تو راست میگی کوسخول
( البته فکر کنم تو قصه هم اونی که این حرفو به مجنون زد یکی از اجداد من بود
اینکه . این سر قیافه نداره .
البته بعد جواب مجنون بجای باشه ...باشه ...تو راست میگی گفتش
آری ... آری ... تو راست میگویی یا کوسخول
...
یا اون یکی . شیرین فرهاد
آخه پسر مگه تو بیل مکانیکی هستی .
آخه پسر مگه دیوانه ای
فکر کنم این پسره . اونقدر این کوهو جابجاکرد آخرش از باد فتق مرد
البته میگن برای فروکش کردن شهوت . ورزش کنید
فکر کنم این فرهاده شهوتش خیلی بالا زده بود که افتاده بود به جون کوه
خلاصه کار نداریم ول کنید این کوسخولارو
کامبیز و نیره
با نمک ترین کاراکترایی که درست کردم
فوق العاده با نمکن زندگیشونم بانمکه
کامبیز کمالی معروف به کامی کارلوس مربیه فوتباله بچه هاست
نیره محزون هم دختر خاله 180 خورده ای سانتی شه
ی دختر مهربون خیاط
که به خاطر قد بلندش خاستگارای زیادی نداشت
کامبیز مادری نداره . مادرش سر زا رفت
مامان نیره منیژه ( خاله کامبیز )کامبیزو بزرگ کردش
بالاخره عروسی کردنو . ی خونه ی کلنگی خریدن
اما ی مشاوره املاک عجیب به اسم یدالله اسرافیلی
خونشونو میخواد بگیره .
کامبیزو نیره هم در برابرش مقابله میکنن
5 مرحله بیشتر نیست . حوصله نداشتم
اما خوب جالبه
